«اشباح قدرتمند» شاید تنها توصیفی باشد که بتواند قدرت نهفته در پس
چهرههای آرام و خندان و شوخ طبعی آنها را توصیف کند؛ نیروهای ویژهای که
با تاسی از آبشناسانها، غلام خلیلیها، علیاریها، اقاربپرستها،
مشکیانها و دیگر شهدای سرافزار کلاهسبزهای ارتش، اجازه نمیدهند تا امروز
دشمن در خیالی خام، نگاهی کج به این آب و خاک داشته باشد.
شاید
باور کردنی نبود که در اولین تماس با فرمانده یکی از زبدهترین
نیرومخصوصهای دنیا، بتوانیم قرار مصاحبه با او را تنظیم کنیم؛ فردی بسیار
«خوشرو» و صد البته شوخ طبع؛ مردی که اگر بتوانی در میان مشغلههای مختلف و
ماموریتهای ویژهاش، فرصتی برای همکلام شدن با او را پیدا کنی، به وضوح
میتوانی مفهوم «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» را درک کنی.
صبح
یکی از روزهای پایانی تابستان به سراغ تیپی میرویم که بسیار پرآوازه است
بسیاری معتقدند که اعضای این تیپ از جمله برترین کماندوهای ویژه دنیا
هستند؛ دلیرمردانی که در روزگاری نه چندان دور، افتخارات بسیاری در مقاومت
سردشت و خرمشهر آفریدند و شاید تنها شاهد باقی مانده از دلاوریهای آن
دوران، «کلاهِسبز» و «فرنچهای» روی سینه و بازوی کماندوهای تیپ 65 باشد.
با
کمی تاخیر به محل استقرار تیپ 65 میرسیم؛ ساختمان بلندی با نوشته بزرگ
«آشیانه عقابهای آسمان» روی آن؛ جملهای که با آرم مخصوص این تیپ کماندویی
ویژه، به طرز عجیبی نگاه را خیره میکند و با حرکت خودرو، زاویه گردنت را
با امتداد جاده بیشتر میکند؛ از درب بزرگ دژبانی داخل میشویم؛ در هر
گوشهای، تعدادی از افراد مشغول دویدن و انجام تمرینهای ورزشی هستند؛ سراغ
دفتر فرماندهی تیپ را میگیریم و علی رغم تصورمان، هشتمین فرمانده این تیپ
با هیبتی متفاوت در گوشهای از پادگان مییابیم؛ به گرمی خوش آمد میگوید و
با نحوه دست دادنش، به وضوح توانایی بدنی و ورزیدگی اندامش را به رخمان
میکشد؛ مرد حدوداً 50 سالهای که با شوخی و خندهای که با نیروهای در حال
تمرینش دارد، تصوراتمان از یک فرمانده نظامی و ارتباط یک فرمانده عالی رتبه
با نیروهایش را به چالش میکشد.
به دفتر کار امیر خسروی میرویم؛
دفتری در حدود 30 متر مربع که در هر گوشهای از آن، یک کاپ قهرمانی در یکی
از رشتههای ورزشی _ از چتربازی تا اسکی _ گذاشته شده و آنچه که بیشترین
توجه را به خود جلب میکند، 7 قاب عکسی است که بر سینه دیوار روبرویات نصب
شده و تصویر 7 فرمانده پیشین این تیپ را قاب گرفته است.
سرِ صحبت
با امیر «خسرو خسروی» باز میشود و در میان این گپ و گفت، علی رغم سکوت
امیر در برابر برخی مسائل که شاید روزی از آنها سخن به میان آید، صحبتها
به موضوعاتی نیز کشیده میشود که تاکنون پرده از آنها برداشته نشده بود؛
حقایق و ماجراهایی که در تاریخ 20، 30 ساله گذشته علی رغم اهمیتش کمتر به
آنها پرداخته شده است؛ مسائلی همچون مانور شهری جنجالی تیپ 65 در ابتدای
دهه 60 و 70 در تهران و تسخیر 1 ساعت و نیمه اهداف تعیین شده آن در پایتخت…
امیر،
شما هشتمین فرمانده یکی از قدرتمندترین تیپهای نیرومخصوص ایران، منطقه و
دنیا هستید؛ قدری راجع به سابقه خود و تشکیل این تیپ بگویید.
امیر
خسروی: من متولد سال 1339 هستم و از سال 1360 با ورود به دانشکده افسری،
به ارتش جمهوری اسلامی ایران وارد شدم و از سال89 هم این توفیق را پیدا
کردم که به عنوان هشتمین فرمانده تیپ 65 نوهد، در این سِمت به کشور عزیزمان
خدمت کنم.
در خصوص نحوه شکل گیری این تیپ، موضوع به اوایل سال 1332
برمیگردد که در آن سال، 10 نفر از پرسنل نظامی وقت نیروی هوایی و زمینی
ارتش، به فرانسه اعزام شدند و اولین آموزش چتربازی را گذراندند و اولین
یگان چتربازی در ایران را تشکیل دادند این واحد در سال 1338 به گردان
چتربازی ارتقاء یافت. در سال 1349، نام این تیپ به تیپ 23 نیروهای ویژه
هوابرد تغییر یافت. در دهه 50 به دلیل نیاز موجود، دو یگان دیگر به نامهای
«رهایی گروگان» و گروهان «عملیات روانی» نیز به ساختار تیپ 23 اضافه شد و
این تیپ متشکل شد از 3 یگان «رهایی گروگان»، «جنگهای نامنظم» و «عملیات
روانی و یگان پشتیبانی».
البته
در اوایل دهه 60 نیز در زمانی که جنگ تحمیلی ادامه یافت، تیپ
نیرومخصوصهای ارتش با حضور سربازان وظیفه در آن، به لشکر 23 تکاور تبدیل
شد و در سال 1370، تیپ 65 نوهد با سه گردان متشکل از یگان رهایی گروگان،
عملیات روانی و پشتیبانی به علاوه آموزشگاه جنگهای نامنظم و فاوا، مجدداً
به صورت مستقل درآمد و از لشکر 23 منفک شد.
وظیفه یگان عملیات روانی در این تیپ چیست؟
امیر
خسروی: جنگ روانی عبارت است از بکار گرفتن هر وسیله و روش به منظور
تاثیرگذاری بر روحیه و رفتار یک گروه به خاطر رسیدن به یک هدف نظامی محتمل.
به عبارت دیگر جنگ روانی را میتوان تحیمل اراده خود بر دشمن از راههایی
به غیر از راههای نظامی و با وسائلی به جز ابزار اقتصادی تعریف کرد که
دستیابی به اهداف این جنگ میتواند در بازه زمانی کوتاه و یا بلند مدت
اتفاق افتد؛ تبلیغات استراتژیک، تبلیغات نبرد، پخش و انتشار اخبار، فریب
دادن دشمن به شیوهای سازمان یافته و همچنین تبلیغات محرمانه از جمله این
موارد است؛ همچنین انتشار اخبار به طور مرتب و سیستماتیک به منظور کمک به
سیاست خارجی کشور و بالا بردن اعتبار آن و کسب سمپاتی و پشتیبانی، از جمله
جنگ روانی با اهداف بلند مدت است.
در مجموع این یگان پیش از عملیات،
در حین ماموریت و پس از آن وظیفه تضعیف روحیه نیروهای متخاصم و تقویت روحی
نیروهای خودی را دارد و در رستههای مختلف با ابزار و امکاناتی که در
اختیار دارد به این جنگ روانی که یک مساله مهم در ماموریتهای ما است
میپردازد.
نیرومخصوصهای ارتش ایران جزو 5 نیرومخصوص برتر جهان
در
برخی از تقسیم بندیهای انجام شده، «نیرومخصوصهای» ارتش جمهوری اسلامی
ایران که به عنوان تیپ نوهد مشغول انجام وظایف خود هستند به عنوان یکی از
ده نیروی مخصوص برتر در رده بندی جهانی معرفی شدهاند، آیا امروز هم
میتوان این ادعا را مطرح کرد؟
امیر خسروی: تمرینات مداوم و
روزآمدی در تکنیکها و تاکتیکها یکی از ارکان اصلی تمامی واحدهای رزمی و
نظامی در دنیا است؛ این در حالی است که اهمیت این موضوع در نیروهای مخصوص
در هر کشوری، دو چندان است و نیروهای مخصوص میبایست علاوه بر تمرینات
مداوم و گاهاً طاقتفرسا، از آخرین تکنیکها، تاکتیکها و فنون نظامی دیگر
کشورها اطلاع حاصل کنند و خود را با این پیشرفتهای جهانی همگام سازند تا
علاوه بر آشنایی با این فنون و تکنیکها، به بدل آنها نیز دست پیدا کند.
لذا ما علاوه بر تاکیدات خود در موضوع ارتقای توانایی فیزیکی و بدنی، به
موضوع ارتقای روحیه ایمانی و بهرهگیری از آخرین تکنولوژیهای روز نیز
اهتمام ویژهای داریم.
از سویی برای رده بندی نیروهای مخصوص دنیا
باید رزمایش و مانور مشترکی با کشورهای مختلف برگزار شود ولی در مجموع با
توانمندیهای امروزمان میتوانم ادعا کنم که تیپ 65، در میان 5 نیروی ویژه
برتر دنیا قرار دارد و ما سعی کردهایم تا علی رغم تحریمها و محدودیتهایی
که برای کشور ما وجود دارد، با تکیه بر خودکفایی و ارتقاء روحیه و
توانمندیهای فردی، برخی ضعفهای فنی موجود را پوشش دهیم.
البته این
تحریمها از سویی باعث شد تا خودکفایی و ساخت تجهیزات مورد نیاز توسط
کارشناسان داخلی نیز، بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد و امروز ما
توانستهایم چترهای بسیار سریع و بسیاری دیگر از تجهیزات مورد نیازمان را
در داخل تولید کنیم؛ حتی زمانی که سرهنگ پاینده و تیم همراهش از برج میلاد
پریدند، این پرش را با استفاده از چترهای دستسازی انجام دادند که با
خلاقیت شخصی، موفق به ساخت آن شده بودند و امروز ما قادریم چترهای
اتوماتیک، سقوط آزاد و انواع دیگری از چترهای مورد نیازمان را در داخل
تولید کنیم.
کمی درباره نوع آموزشهایی که نیروهای مخصوص نوهد در طول دورههای متعدد خود میبینند توضیح میدهید.
امیر
خسروی: در ابتدا، تمامی نیروهایی که از دانشکده افسری یا مراکز درجه داری
ارتش به تیپ 65 وارد میشوند، باید دوره چتر بازی اولیه با چتر اتوماتیک را
فرا بگیرند؛ پس از گذراندن این دوره نیز، میبایست دوره 6 ماهه نیروی
مخصوص را در دریا، کوه و جنگل، کویر و برف بگذرانند که پس از کسب امتیازات
لازم و اتمام این دوره، جزو نیروی پایور ما شده و به یگانهای مختلف
نیروهای مخصوص تیپ 65، معرفی میشوند و دورههای تخصصی دیگری را پشت سر
میگذارند که دورههای سقوط آزاد، پرواز با پاراگلایدر، پاراموتور و … از
این قبیل است.
همچنین در دوره «نیرومخصوص» سعی میشود تا با
آموزشها و تمرینات فشرده و تا اندازهای سخت، نیروها از نظر روحی و بدنی
محک زده شوند و تواناییهای ویژه روحی و جسمی آنها برای شرایط سخت
عملیاتی، ارتقا یابد. در ادامه این دوره، آموزشهایی از قبیل جهتیابیهای
ویژه، تخریب ویژه، مخابرات ویژه و کار با بسیاری از سلاحهای استراتژیک به
این افراد داده میشود تا آنها در هر شرایط عملیاتی، بتوانند خود را به
اهداف از پیش تعیین شده برسانند و با کمترین امکانات و مواد اولیه در
دسترسشان، هدف مورد نظر را تخریب و یا تسخیر کنند.
امیر،
در همان اولیل جنگ و در آشفتگی اولیه پس از انقلاب، یکی از موثرترین
نیروهایی که در میادین جنگ با عراق حاضر شد و با در پیش گرفتن جنگهای
چریکی، اقدامات ارزشمندی را انجام داد، تیپ 23 سابق و حضور موثر کماندوهای
کلاه سبز آن بود.
امیر خسروی: بله. در آن زمان با حضور شهید
دکتر چمران در مناطق جنگی، تعدادی از اعضای اصلی جنگهای نامنظم، بچههای
نیروی مخصوص تیپ 23 سابق بودند که در کنار شهید چمران، ستاد جنگهای
نامنظم را تشکیل دادند و با توجه به آموزشهایی که دیده بودند و به دلیل
ویژگی خاص این تیپ که هیچگونه وابستگی به زمین ندارد، از توانایی بالایی در
جنگهای چریکی برخوردار بودند و قادر بودند با تعداد کمی از نفرات، ضربات
مهلکی را به دشمن وارد کنند و به سرعت از محل دور شوند.
کانیمانگا؛ فیلمی که 15 سال بر پردههای سینمای کشور اکران شد
امیر،
فعالیت کلاه سبزهای ارتش در دوران دفاع مقدس و عملیاتهای برون مرزی آن به
اندازهای عجیب و دور از تصور بود که چندین فیلم همچون «کانیمانگا» و
«شیران سبز» ساخته شد که سالها اکران میشد و حتی فیلم کانیمانگا، توانست
با 15 سال حضور بر روی پرده سینماهای ایران، رکورد طولانیترین اکران کشور
را از آن خود کند. در مجموع وظایف کماندوهای کلاه سبز ارتش در جنگ تحمیلی
چگونه ترسیم شده بود؟
امیر خسروی: البته هم فیلم کانیمانگا و
هم فیلم شیران سبز، برگرفته از عملیاتهای واقعی کلاه سبزهای لشکر 23 بود
که در خاک عراق انجام شده بود به عنوان مثال سناریوی فیلم شیران سبز، از یک
عملیات واقعی برگرفته شد که در سال 64 در مناطق شمال غرب کشور انجام شد که
در آن، چند کماندوی کلاه سبز ارتش ماموریت یافتند تا یک پایگاه در کشور
عراق را منهدم کنند.
در طول 8 سال دفاع مقدس نیز مسئولیت سردشت در
شمال غرب کشور به نیروی مخصوص نوهد سپرده شد و به جرات میتوانم ادعا کنم
که بهترین عملکرد را این واحد در میان دیگر واحدهای نظامی کشور در مدت جنگ
انجام داد به طوری که در آن زمان دشمن نتوانست حتی یک وجب از خاک آن نقطه
را به تسخیر خود درآورد؛ البته از سوی دشمن تکهای شدیدی همچون حمله شمیایی
معروف «سردشت» در این منطقه انجام شد ولی نیروهای ما به سرعت این تکها را
دفع میکردند و دشمن هیچگاه نتوانست در این منطقه مستقر شود.
همچنین
عملیات قادر هم یکی از عملیاتهایی بود که نیرومخصوصهای ارتش جمهوری
اسلامی ایران در آن شرکت داشتند و شهید آبشناسان هم به عنوان فرمانده لشکر
23 در آن عملیات به شهادت رسید.
از این رو لشکر 23 و نیرومخصوصهای
ارتش، در زمان جنگ هم موفق بودند و یکی از درخشانترین عملکردها را در
کارنامه خود به ثبت رساندند و شهدای بسیاری را هم در طول دفاع 8 ساله مقدس،
به میهن اسلامیمان تقدیم کردند.
بعد
از اتمام جنگ و با توجه به نیازهای کشور، سپاه و نیروی انتظامی نیز اقدام
به تشکیل واحدها و یگانهای ویژه کردند؛ یگانهای ویژهای که آموزشهای
آنها عموماً برگرفته از آموزشهای کماندوهای تیپ 65 بود، در حال حاضر نیز
تعاملاتی میان این نیروهای ویژه در ارتش، سپاه و نیروی انتظامی وجود دارد؟
امیر
خسروی: همینطور است مرحوم غلام خلیلی یکی از زبدهترین نیرومخصوصهای ارتش
بود که به همراه تعدادی دیگر از نیرو مخصوصهای زبده نوهد، دورههای اصلی و
اولیه نیروی مخصوص را برای تعدادی از نیروهای مستعد سپاه پاسداران برگزار
کرد و آموزشهای لازم را در پادگان حر که مقر سابق لشکر 23 نوهد بود، به
آنها انتقال داد که الحمدلله امروز هم این نیروها، عملکرد بسیار قدرتمندی
در جایگاه خود و برای انجام ماموریتها دارند.
چگونه تهران در یک ساعت و نیم تسخیر شد/ نقش صیاد شیرازی در تسخیر یک ساعت و نیمه تهران
یکی
از استثناییترین عملیاتها و ماموریتهای انجام شده توسط کلاه سبزهای
ارتش، مانور شهری تهران در ابتدای دهه 60 و 70 بود که واکنشهای متفاوتی را
به همراه داشت، مقداری راجع به آن صحبت کنید.
امیر خسروی:
در آن زمان شهید بزرگوار صیاد شیرازی با توجه به ماموریتهای حساس نیروهای
ویژه و عمدتاً برون مرزی تیپ 65، پیشنهاد برگزاری یک مانور شهری را مطرح
کردند تا هم نتیجه آموزشهای جدید این تیپ مشخص شود و هم توانایی نیرو
مخصوصهای این تیپ که پس از پایان جنگ در هیچ رزمایشی شرکت نکرده بود، محک
زده شود. لذا در سال 71، بنا بر تدابیر خود شهید صیاد شیرازی، چند نقطه در
شهر تهران به عنوان اهداف این مانور تعیین شد و نیرو مخصوصهای این تیپ
موظف شدند تا بدون در اختیار داشتن هرگونه سلاحی، اهداف از پیش تعیین شده
در تهران را در زمان مشخصی تسخیر کنند.
اهداف در نظر گرفته شده
همچون برخی کلانتریها، پاسگاهها، تعدای از ادارات، بعضی از پادگانها و
حتی سازمان رادیو و تلویزیون آن زمان، که جزو اهداف از پیش تعیین شده
بودند، به گونهای انتخاب شده بودند که هم از حساسیت بالایی برخوردار بودند
و هم در مواردی، ورود به آنها غیر ممکن به نظر میرسید؛ این در حالی بود
که در این مانور، نیروهای شهری موظف شده بودند که از این محلها در برابر
هر نیروی متخاصمی، در طول برگزاری مانور به شدت محافظت کنند که خوشبختانه
نیرو مخصوصهای تیپ 65 نوهد موفق شدند، اهداف از پیش تعیین شده را در مدت
زمانی کمتر از زمان تعیین شده به تسخیر خود درآورند. یکی از نقاط قوت نیرو
مخصوصهای تیپ 65 در این مانور، آموزش ویژهای بود که به همت شهید صیاد
شیرازی و دیگر فرماندهان این تیپ، برای آنها طراحی شده بود و این نیروهای
مخصوص برای هرگونه نفوذ، از بین بردن و تسخیر اهداف خود در عملیاتهای برون
م رزی، از آن بهرهمند بودند؛ آموزشهاییکه طی آن، نیروهای مخصوص این تیپ،
با لباس بومی هر منطقه و با لهجه و زبان خاص آن، در پوششی از نیروهای محلی
به اهداف مورد نظر خود نزدیک شده و نفوذ کنند.
شما آن زمان در تیپ 65 بودید؟
امیر
خسروی: نه در آن زمان من در لشگر 23 تکاور بودم ولی از نحوه برگزاری این
مانور اطلاع دارم؛ در این مانور حدود دو گردان از نیرومخصوصهای ارتش حضور
داشتند و قرار بود این مانور شهری در 2 ساعت اجرا شود که اولین هدف در کمتر
از یک ساعت تسخیر شد و کل مانور هم در زمان مقرر هم انجام شد.
حتی
در این میان، برخی از کماندوهای تیپ 65، برای نفوذ و تسخیر اهداف تعیین
شده، از لباس روحانیت، کارکنان آن سازمان و کارکنان زحمت کش شهرداری
استفاده کنند، که در نوع خود ابتکارات جدیدی بود و خاطرات جالبی از این
موارد وجود دارد. (با خنده)
البته برگزاری این مانور، علاوه بر
روحیه مضاعفی که به نیروهای مخصوص تیپ 65 تزریق کرد، باعث شد تا بخشی از
مشکلات دفاعی که اجازه داده بود تا نیروهای مخصوص ما با استفاده از آنها
به اهداف خود دست یابد، شناسایی و مرتفع شوند.
گفتید که طراحی و پیشنهاد برگزاری این مانور با شهید صیاد بود، ایشان از نتیجه این مانور راضی بودند؟
امیر
خسروی: البته که راضی بودند، من به یاد دارم در آن زمان و پس از برگزاری
این مانور، فرماندهان نظامی کشور، علی رغم برخی بهانهتراشیهای برخی از
افراد، واکنش بسیاری خوبی به عملکرد نیرومخصوصهای تیپ 65 نشان دادند و این
مانور به فرماندهی فرمانده وقت تیپ، جناب سرهنگ فهیمی صالح انجام شد.
در
حال حاضر تیپ 65، برنامهای برای استفاده از تواناییهای پیشکسوتان این
تیپ که سرمایههای ارزشمندی برای ارتش و نظام ما هستند، ندارد؟
امیر
خسروی: به حمدالله ارتباط میان نسل جدید تیپ 65 با نسل قبلتر آن حفظ شده و
سالانه دو بار اساتید پیشکسوت تیپ 65 کنار هم جمع میشوند؛ این محافل از
یکسو باعث ارتقای روحیه نیروهای امروز تیپ و از سوی دیگر افزایش همدلی
میان نسل قدیم و جدید را در پی دارد؛ حتی چند ماه پیش نیز در مسابقه چتر
بازی نیروهای مسلح، پیشکسوتان قدیمی تیپ نیز حضور داشتند و در حاشیه این
مسابقه، تعدادی از پیشکسوتان که شاید 10 تا 20 سال بود پرش با چتر را انجام
نداده بودند، پریدند که صحنه بسیار زیبایی بود.
اما حرف پایانیِ هشتمین فرمانده کلاه سبزهای ارتش جمهوری اسلامی ایران…
امیر
خسروی: خدا رحمت کند امام خمینی را؛ ایشان در زمانی که برخیها در اوایل
انقلاب، انحلال ارتش را زمزمه میکردند، فرمودند که ارتشیها فرزندان همین
انقلاب هستند و باید ارتش در جایگاه خودش بماند؛ ارتشی که در دوران 8 سال
دفاع مقدس جانانه جنگید و جوانان بسیاری را نثار این انقلاب، نظام و کشور
کرد و توانست سد محکمی در برابر ارابه جنگی عراق باشد.
از طرفی ما
در طول سالهای پس از انقلاب نیز شاهدیم که استکبار و کشورهای غربی با
حمایت از کشور عراق در جنگ با ایران به دنبال براندازی این نظام بودند و با
شکست در 8 سال جنگ، دنباله این هدف خود را با توسل به تحریم کشورمان
پیگیری کردند و این روزها هم با ادبیاتی دیگر، از گزینههای رو میزشان دم
میزنند. لذا آنها مترصدند تا در هر زمان ممکن، نظام جمهوری اسلامی را با
چالش مواجه کنند ولی امروز شاهدیم که آمریکا و اسرائیل علیرغم تمام
بلوفهایی که از روی میز بودن تمام گزینهها دم میزنند، ولی به هیچ وجه
جرات و جسارت فکر حمله به ایران را نیز ندارند چراکه در زمان دفاع 8 ساله
مقدس که نظام اسلامی ایران هم در ابتدای راه خود قرار داشت، نتیجه رویارویی
با ایران اسلامی را تجربه کردند و با وجود حمایت تمام قد تسلیحاتی و سیاسی
از عراق، شکست را تجربه کردند.
دیدگاهتان را بنویسید